تاملی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۱۰ سال بعد

تاملی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۱۰ سال بعد

تاملی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۱۰ سال بعد

یک کارشناس حوزه آموزش و پرورش به بررسی مبحث تحول و چرایی عدم تحقق کامل آن در نظام تعلیم و تربیت پرداخت و تصریح کرد که برخی تحول را در سند نوشتن، ایجاد کارگاه و قرارگاه و گاهی در تغییر مدیریت  و… می دانند که البته در جای خود خوب است، اما تحول نیست.
محمدابراهیم محمدی در گفتگو با ایسنا، در اینباره اظهار نمود: درباره مساله تعلیم و تربیت، دانشمندان و فلاسفه بزرگ، نظریه های مهمی عرضه کرده اند. یکی از این فلاسفه ایمانوئل کانت، اندیشمند سده ۱۸ است. کانت متدین به دین مسیح بود و از کودکی با تعلیمات اخلاقی این دین پرورده شد و به وجود حسن عمل اعتقاد راسخ داشت. به نظر وی «در جهان دو کار مهم در پیش روی بشر قرار دارد که یکی از آنها تعلیم و تربیت است و دومی حکومت»
او توضیح می دهد: دومی هم که حکومت باشد در واقع نوعی آموزش و تعلیم و تربیت مردم است.
وی اضافه کرد: او برای این دو مبحث (سیاست مداری و تربیت) راه هایی را پیشنهاد کرده که اگر برآنهاعمل شوند، موفقیت آمیز خواهند بود. کانت برای تعلیم و تربیت آدمی سه مرحله را ذکر می کند؛ پرستاری، پرورش و آموزش و از میان این مراحل، مرحله پرورش را از دو مرحله دیگر مهم تر می داند و قائل است که تعلیم و تربیت اصلی انسان در مرحله پرورش صورت می گیرد.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش با اشاره به اینکه به جز کانت وقتی اندیشه فلاسفه مشرق زمین چون فارابی، خواجه نصیر و بویژه غزالی را واکاوی می نماییم به اهمیت و لزوم توجه به تربیت بیشتر واقف می شویم اظهار داشت: به رغم همه آنچه در باب توجه به تعلیم و بخصوص تربیت آمده است این نهاد تربیت نسل، همچنان در آخر فهرست تحول و نوسازی قرار دارد.
محمدی افزود: امروز بیشتر از اقتصاد، سیاست و… آنچه مایه دغدغه مندی و دل مشغولی است؛ آینده آموزش و پرورش است؛ آموزش وپرورشی که ملت و دولت ساز است و می تواند با ضریب نفوذ و سرمایه اجتماعی خود تاثیرات شگرفی را در مناسبات اجتماعی و اقتصادی پدید آورد و به همین علت، بیشتر از هر نهاد دیگری شایسته تامل و بازنگری است.
وی با اشاره به اینکه به جرات میتوان اظهار داشت که رهبری معظم برای هیچ مبحث و مساله ای به اندازه آموزش وپرورش دغدغه مند و نگران نبوده است اظهار داشت: ترکیب بند کلمات و جملات ایشان در سالهای گذشته و بویژه دهه ۹۰، مساله آموزش وپرورش است؛ مع الوصف گویا این ناخرسندی و دل مشغولی همچنان بوده و باقی مانده است. بی شک اگر نگرانی ها و تذکرات ایشان نبود سال ها پیش سند تحولی تولید نمی شد و این همه سخن از تحول و تغییری که مصرف رسانه ای برای مدیران آموزش و پرورش دولت های گذشته داشته، تولید نمی شده است.
مدیرکل سابق دفتر انتشارات و فناوری آموزشی وزارت آموزش وپرورش افزود: در یک بررسی گذرا در فراوانی کلید واژگان صحبت های وزراء ومسئولین دهه گذشته این حقیقت بیشتر به چشم می خورد که بیشترین گزاره ها بر محور کلید واژه هایی چون سند تحول، تغییر و مانند این بوده است، اما کدام تحول و تغییر و کدام رویداد و اتفاق؟ باز نشر دغدغه های رهبری در رسانه ها؛ متعلق به وزارت خانه ای است که به اذعان مدیران آموزش وپرورش پس از ۱۰ سال فقط ۱۰ درصد سند تحول را عملیاتی کرده است.
محمدی ضمن اشاره به این که جا دارد از مدیران و کارگزاران خواسته شود تا سهم خودشان را در تحقق عملی سند در ادوار گذشته مشخص کنند و درباره چرایی عدم تحقق موضوعی که برخلاف سایر مسائل تماما در اختیار و اراده ایشان بوده است توضیح بدهند اظهار داشت: بر این باورم که اگر این مطالبه گری نباشد و نخبگان فرهنگی نسبت به این مهم که صد البته در حوزه های مختلف هم اثرگذار است، سکوت اختیار کنند، سالهای آینده هم همانند سال هایی که گذشت، جز وصف الحال و گفتار درمانی، گزارشی نخواهیم شنید.
وی بر لزوم توجه به اصل “باور به تحول در مدیریت” تصریح کرد و اظهار داشت: باید مردان تحولی، پیشران تحول بوده و از اراده و حمایت های بایسته برخوردار باشند. پیداست وقتی در یک نهاد برخی باور به تحول ندارند و یا تحولی از جنس سند تحول را بر نمی تابند؛ انتظار تحول، آرزویی نشدنی خواهد بود.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش افزود: معتقدم فقر جاری، فقر اسناد نیست بلکه فقر تفکر و اراده تحولی است. گاها برخی تحول را در سند نوشتن، ایجاد کارگاه و قرارگاه و گاهی در تغییر مدیریت و… می دانند که البته در جای خود خوب است، اما هیچ کدام اینها تحول نیست. تحول بخشی برخلاف برخی برداشت ها نیازمند خانه تکانی و جراحی های سنگین نیست، تحول در تغییرات ساختاری شامل ادغام و یا تقسیم هم نیست. تحول، تغییر شتابزده در محورها و موضوعات هم نیست، هرچند همه یا برخی می توانند متاثر از تحول باشند. در نهایت تحول؛ فهم، توجیه و اراده تحقق محورها و زمینه های مورد مفاهمه است.
محمدی اضافه کرد: سختی اجرای تحول را در عدم فهم مساله و تعصب بر راهی می دانم که به رغم آگاهی بر «غلط بودن» باز هم بر آن اصرار می شود. آموزش و پرورش نیازمند مدیران تحول نگر است، کسانی که با نیازها، لزوم ها، الزامات ومهم تر از همه بی خبر از طریق طی شده باشند، آشنا باشند.
وی خاطرنشان کرد که تحول آموزش وپرورش تنها در بستر برنامه درسی بومی و ملی قابل تحقق است و این سرک کشیدن ها به نظام آموزشی فنلاند و… ناشی از عجز و یا ناآگاهی از ظرفیت های موجود در برنامه درسی ملی مبتنی بر آموزه های اسلامی و ایرانی است اظهار داشت: دور نباشد اگر بگویم امروز هم بیشترین زمزمه نقد و انتقاد بر اسناد تحولی بویژه سند تحول غالبا از ناحیه همان کسانی است که بر ناکارآمدی نظام برنامه درسی بومی اصرار دارند. دور از انتظار نیست که امروز و بعد از ۱۰ سال سندتحولی که حاصل تلاش صدها فرهیخته آشنا به آموزش وپرورش است، مورد نقد و متهم به ناکارآمدی و تغییر می شود.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش افزود: مشکل وقتی مضاعف می شود که مشکلی دیگر از جنس ناثباتی در مدیریت بر آن افزوده شود. در وزارت خانه ای که طی ۱۱ سال قبل ۱۱ وزیر و سرپرست به خود دیده است؛ آیا می شود انتظار تحول داشت و فرآیند عملیاتی سازی را دنبال کرد؟ این تغییرات که تغییرات انبوه معاونین و مدیران را به دنبال داشته به یک دومینو از ناثباتی و کم تحملی تبدیل گشته است که در نوع خود بی سابقه است.

منبع:

مدل کودک

تولید, جامعه, خانواده, کودک, مد و فشن

No description. Please update your profile.

~~||~~Comments Are Closed~~||~~