اكبر ایزدی، پدر شیشلیك شاندیز و ایران

اكبر ایزدی، پدر شیشلیك شاندیز و ایران

اكبر ایزدی، پدر شیشلیك شاندیز و ایران

شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید پدر شیشلیک شاندیز و ایران کیست؟ برای دانستن این مورد با ما همراه شوید.
به گزارش مدل کودک به نقل از مهر، دنیای افسانه های شهری، دنیای پیچیده و پر رمز و راز و در عین حال دنیای جذابی برای جستجوگران است. از سوی دیگر، جهان غذاها و تاریخچه پیدایش خوراک همیشه برای همه ی مردم، موضوع هایی جذاب جهت مطالعه را پیش می نهاده اند. اما جذاب تر ین روایت ها وقتی پیش می آید که این دو مبحث جذاب به هم پیوند می خورند و سوالاتی از دل این دو مبحث پدید می آیند. اما پدر شیشلیک شاندیز و ایران کیست؟ پدر شیشلیک شاندیز مردم مشهد و حومه از مدتی قبل از انقلاب اسلامی، با مفهوم خوراکی به اسم شیشلیک مواجه گشتند و از آن زمان تا کنون، لذت زائر و مجاور بودن حرم امام رضا (ع) با لذت خوردن این کباب خاص و بی نظیر گره خورده است. اما سؤالی که ذهن تمام افرادی که به غذا علاقه مندند را با خود درگیر می کند، این مهم می باشد که چه کسی نخستین بار این غذای لذیذ را در مشهدالرضا ابداع کرد؟ یعنی پدر شیشلیک شاندیز کیست؟ در این مورد همیشه روایت های متفاوتی در سطح شهر خواهید شنید، در این مقاله تلاش داریم به تمام این روایت ها بپردازیم و تلاش نماییم که بهترین روایت را استخراج نماییم. روایت اول: قصه ی ابداع کریم برخی از افراد قدیمی و راویان قصه شیشلیک، ابداع شیشلیک و پخت نخستین شیشلیک را به فردی به نام کریم حاتم زاده هاشمی معروف به کریم شیشلیکی نسبت می دهند. یعنی می گویند او پدر شیشلیک شاندیز است. به اعتقاد این افراد رستوران کریم شیشلیکی که واقع در ییلاق کوکا در مشهد بوده است، برای نخستین بار غذایی به نام شیشلیک را مطرح می کند و به سرعت جزو پرطرفدارترین غذاهای مشهد می شود. این روایت در نهایت به تأسیس رستوران پسران کریم، توسط خانواده کریم شیشلیکی منجر می شود که حالا یکی از رستوران های برتر مشهد و از معروف ترین برندهای غذایی ایران است. روایت دوم: قصه ی نانوای شاندیزی روایت ابداع شیشلیک اما شکل دیگری هم دارد. افراد زیادی به داستان ابداع حاج علی صفدری که نانوای شاندیز بود معتقدند و این روایت را برتر می دانند. آنها می گویند او پدر شیشلیک شاندیز است. روایت حاج علی، این گونه بیان می شود: “روزی حاج علی صفدری یکی از ساکنین قدیمی منطقه شاندیز، در مشهد به کاری مشغول بوده و در راه بازگشت هرچه منتظر می ماند نمی تواند وسیله نقلیه پیدا کند. این اتفاق سبب می شود این نانوا که از قدیم نسل اندر نسل در شاندیز به مردم خدمت می کرده اند به این فکر بیفتد تا کاری کند تا مردم مشهد و شهرهای اطراف تمایل بیشتری برای سفر به شاندیز، داشته باشند. وی در نخستین فرصت مبادرت به تأسیس کبابی و چایخانه در شاندیز می کند و با تلاش خود، همسر و فرزندش برای نخستین بار شیشلیک شاندیز را بعنوان یک غذای لذیذ معرفی می کند. رستوران صفدری فعلی که در شعبات مختلفی در سرتاسر ایران درحال عرضه خدمات به دوست داران شیشلیک است، حاصل زحمات حاج علی صفدری می باشد.” روایت شاندیز: اهمیت برادری و انصاف اما در شاندیز، روایت متفاوت از چیزی ست که در سطح شهر می شنوید. صحبت از شیشلیک امروزی، به روشی که حالا در نقاط مختلف مشهد و ایران درحال سرو شدن است، با روایت از کبابی افسانه ای به نام شیشلیک که در گذشته سرو می شده، متفاوت می باشد.
در شاندیز، افراد به ابداع دقیق برادران ایزدی معتقدند. وقتی به سراغ بهترین سرآشپز و صاحب رستوران شهر می رویم که این به این سؤال جواب دهیم، با روایتی خاص و تازه روبرو می شویم: اکبر ایزدی، مدیر سابق رستوران ارم و معروفترین سرآشپز شیشلیک شاندیز، روایت می کند: ” «حاج حسین ایزدی با کمک برادرش حاج حسن برای نخستین بار غذایی به نام شیشلیک را به مردم شاندیز معرفی نمود. او بعدها به «حسین شیشلیکی» معروف شد. در واقع او پدر شیشلیک شاندیز است. شیشلیک توسط حاج حسین در شاندیز متولد شد و حاج حسن این غذا را بزرگ کرد و به ثمر رساند. فرزندان این دو برادر هم اکنون صاحب ۲ رستوران بزرگ در شاندیز هستند. این دو برادر از یک مغازه ۲۰ متری آغاز کرده و روز به روز کسب و کارشان را گسترش داده اند. اسم «حسین شیشلیکی» را خود مردم برای رستوران برگزیده اند. در واقع از مشهد می آمدند تا پیش «حسین» شیشلیک بخورند.” اما داستان زندگی حاج حسین هم جای تأمل دارد. اکبر ایزدی ( www.baghedarbar.com)، معروف ترین سرآشپز شیشلیک شاندیز، در این مورد این گونه روایت می کند: «حاج حسین و حاج حسن در نوجوانی همکار بودند و در یک نجاری کار می کردند. این دو برادر در شش سالگی و هشت سالگی یتیم می شوند و پدرشان را از دست می دهند. یک روز حسین می بیند که دست همکار نجارش قطع شده است. با خودش می گوید اگر دست من هم قطع بشود نمی توانم زندگی ام را بچرخانم. چون نه پس اندازی دارم و نه پدری که خرجم را بدهد. از شغل نجاری بیرون می آیند و سراغ پخت فرنی و کله پاچه می روند. یک مرتبه دوستان عمویم به شاندیز آمده اند. رفقایش گفته اند چند تکه گوشت برای ما به سیخ بکش و بیاور. او هم همین کار را کرده است. به تدریج اضافه های راسته را درآورده و به شیشلیک امروزی رسیده است. حاج حسین در سن ۲۵ سالگی نخستین شیشلیک را در شاندیز می پزد.» این سه روایت که هر کدام در مورد پدر شیشلیک شاندیز هستند، از گوشه گوشه مشهد در مورد ریشه ی این کباب تاریخی، به گوش می رسد. اما آن چه برای نگارنده این متن قابل توجه بود، روایت ویژه ی مردمان شاندیز و برادران ایزدی بود که روایتی نه چندان معروف اما تاریخی تر و قابل استنادتر به دست شنونده خود می دهند. البته جای تأسف دارد که تاریخ نگاران شهری کمتر در مورد روایات شهری این چنینی به تحقیق می پردازند. امیدواریم این متن برایتان مفید بوده باشد.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد.

منبع:

مدل کودک

تولید, جامعه, خانواده, کودک, مد و فشن

No description. Please update your profile.

~~||~~Comments Are Closed~~||~~